کتاب باد عقربه‌ها را جا به جا می‌کند

کتاب باد عقربه ها را جابجا می کند

۹۰,۰۰۰ تومان

ناموجود

  • مؤلف: سهراب پرواز
  • ترجمه: آرمان بی نظیر
  • ویراستار: فرزاد پرواز
  • صفحه آرایی وَ طراحی جلد: استودیو کن/دو؛ علی رضا عسکری فر
  • ناشر: کتاب پرگار
  • به دو زبان فارسی وَ انگلیسی
  • قطع وزیری
  • 96 صفحه
  • جلد نرم

کتاب باد عقربه ها را جابجا می کند؛ عکس‌ها و روایت سهراب پرواز

از متن کتاب: ساعت دیواری می‌گوید درمان بعضی از دردها همان علت درد است و فاخته‌ای روی پشت بام روبه‌رو به تأیید حرف ساعت چند مرتبه سرش را تکان می‌دهد. پرده‌ای که روی لبه‌ی پنجره‌ی آشپزخانه لم داده است، یک لحظه سرش را بالا می‌اندازد و چشمک می‌زند که به این حرف‌ها گوش نکن؛ و باد شروع به نوشتن می‌کند. این شروعی از یک نامه‌ی بلند است، برای دوستی که نمی‌شناسمش. برای دوستی که اوست، برای دوستی که تو هستی، برای دوستی که اگر نشانی از او داشتم هرگز این نامه‌ها را عمومی نمی‌کردم.

کتاب باد عقربه ها را جابجا می کند

۹۰,۰۰۰ تومان

ناموجود

  • مؤلف: سهراب پرواز
  • ترجمه: آرمان بی نظیر
  • ویراستار: فرزاد پرواز
  • صفحه آرایی وَ طراحی جلد: استودیو کن/دو؛ علی رضا عسکری فر
  • ناشر: کتاب پرگار
  • به دو زبان فارسی وَ انگلیسی
  • قطع وزیری
  • 96 صفحه
  • جلد نرم

کتاب باد عقربه ها را جابجا می کند؛ عکس‌ها و روایت سهراب پرواز

از متن کتاب: ساعت دیواری می‌گوید درمان بعضی از دردها همان علت درد است و فاخته‌ای روی پشت بام روبه‌رو به تأیید حرف ساعت چند مرتبه سرش را تکان می‌دهد. پرده‌ای که روی لبه‌ی پنجره‌ی آشپزخانه لم داده است، یک لحظه سرش را بالا می‌اندازد و چشمک می‌زند که به این حرف‌ها گوش نکن؛ و باد شروع به نوشتن می‌کند. این شروعی از یک نامه‌ی بلند است، برای دوستی که نمی‌شناسمش. برای دوستی که اوست، برای دوستی که تو هستی، برای دوستی که اگر نشانی از او داشتم هرگز این نامه‌ها را عمومی نمی‌کردم.

کتاب باد عقربه ها را جابجا می کند

۹۰,۰۰۰ تومان

ناموجود

  • مؤلف: سهراب پرواز
  • ترجمه: آرمان بی نظیر
  • ویراستار: فرزاد پرواز
  • صفحه آرایی وَ طراحی جلد: استودیو کن/دو؛ علی رضا عسکری فر
  • ناشر: کتاب پرگار
  • به دو زبان فارسی وَ انگلیسی
  • قطع وزیری
  • 96 صفحه
  • جلد نرم

کتاب باد عقربه ها را جابجا می کند؛ عکس‌ها و روایت سهراب پرواز

از متن کتاب: ساعت دیواری می‌گوید درمان بعضی از دردها همان علت درد است و فاخته‌ای روی پشت بام روبه‌رو به تأیید حرف ساعت چند مرتبه سرش را تکان می‌دهد. پرده‌ای که روی لبه‌ی پنجره‌ی آشپزخانه لم داده است، یک لحظه سرش را بالا می‌اندازد و چشمک می‌زند که به این حرف‌ها گوش نکن؛ و باد شروع به نوشتن می‌کند. این شروعی از یک نامه‌ی بلند است، برای دوستی که نمی‌شناسمش. برای دوستی که اوست، برای دوستی که تو هستی، برای دوستی که اگر نشانی از او داشتم هرگز این نامه‌ها را عمومی نمی‌کردم.